آشفتگی های نیمه شب

هجمه های فکری یک سورئالیست

آشفتگی های نیمه شب

هجمه های فکری یک سورئالیست

جایی همین حوالی

+لعنتی. اوه پسر. وقتی که هوارتا کار سرت ریخته و زنگ پشت زنگ و میس کالهای بدون جواب و کمبود زمان و شلوغی برنامه ها و نبود وقت خواب و خلاصه عدم توانایی در خاروندن سر بهترین کار اینه که بری یه قهوه ی تلخ سگی برای خودت بریزی دراز بکشی روی کاناپه و همه چیو دایورت کنی به آنجای مبارک و بگی ..س خوارش. چه طعم دلنشینی داره زهرماری و اونوخته که بیایی سر وقت وبلاگت و یه گردوخاکی بتکونی و تارعنکبوتای بسته به دیواره هاش رو پاک کنی و دل بدی به  بتهوون و  چشاتو ببندی برای لحظاتی و به هیچی فکر نکنی. به هیچی.
+ مدتی نبودم. شاید بازهم نباشم. کجای زندگی رو میشه پیش بینی کرد که اینو بشه! اما  سعی میکنم که باشم پر رنگ یا کمرنگ اما باشم.
نظرات 3 + ارسال نظر
فاطیما کیان دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 02:26 http://minikin-bride.blog.ir/

به طور خیلی عجیبی یکدفعه غیبتون زد , جوری که فکر کردم دیگه وبلاگ نویسی رو تعطیل کردین
بازگشت تون مبارک , خیلی شاد شدم :)

ممنون رفیق

نگین شنبه 22 اسفند 1394 ساعت 16:02 http://alonegirlinsky.blog.ir/

دردناک ترین قصه ی وبلاگ ها همین ننوشتنه

دردناک و تلخ

صبا پنج‌شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 02:47 http://royekhateesteva.blog.ir

بازگشت غرور آفرین شما رو به عرصه وبلاگ نویسی و...این ها رو پلاکارد می کنیم می زنیم به دیوار:))
سلاااام آقای جوانی:)

بازگشت غم انگیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد